اساس اعلام روابط عمومی تلویزیون، تولید سری هفتم پایتخت پس از حرف و حدیث فراوان در واپسین روزهای فصل بهار کلید خورده است، اما با همان تیم نویسندهای که در فصل قبل نشان دادند همچنان دلباخته فیلمفارسیهای قبل از انقلاب هستند، آن هم در دوران مدیران مدعی تحول!
به گزارش پارسینه؛ روزنامه جوان نوشت: بیتردید سریال پایتخت تا قبل از روی آنتن رفتن فصل ششم آن به عنوان یکی از سریالهای موفق دنبالهدار سیما محسوب میشد که توانسته بود با نمایش سطح متعارفی از زندگی افراد جامعه بدون سوگیریهای معمول در دیگر سریالهای نمایشی و همچنین تصویرسازی از روزمرگی و دغدغههای معمول مردم معمولی با چاشنی اتفاقات و موقعیتهای طنز و خنده دار، درصد قابلتوجهی از مخاطبان تلویزیون را با خود همراه کند.
اگرچه فراز و فرودهای فصول چندگانه این سریال گاهی درصد رضایتمندی مخاطبان و تماشاگران ان را دچار نوساناتی کردهبود، اما در کل توانستهبود نظر مساعد مردم و مسئولان صدا و سیما را کسب کند. این نوسان کم بسامد با فوت ناگهانی خشایار الوند نویسنده اصلی این مجموعه در روزهای ابتدایی اسفندماه سال 97، پایتخت را دچار چالشهایی جدی کرد.
بررسی علل موفقیت و کاستیهای این مجموعه نمایشی طی سالهای گذشته توسط رسانه و از زوایای متنوعی مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفتهاست، اما واقعیت این است که نمایش ضعیف و جنجالی فصل ششم این سریال در کنار تغییراتی که در تیم نویسندگی آن ایجاد شدهبود، باعث شد سیر نزولی کیفیت محتوایی آن و همچنین گنجانده شدن برخی رفتارها و دیالوگهای مذموم و ضد خانواده، با وسواس بیشتری مورد مداقه و نظر قرار بگیرد. این حساسیتها با انتشار نامه رئیس وقت رسانه ملی در مورد حواشی آخرین قسمت پخش شده از فصل ششم این سریال سمت و سویی جدیتر به خودش گرفت.
ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!
حواشی این فصل در قسمتهای پایانی آن به اوج خودش رسید؛ در یک سکانس کاراکتر «رحمت» با بازی هومن حاجی عبداللهی به همراه «همسرش» با بازی عاطفه باقری با هیبتی مشابه هیبت حضور بهروز وثوقی و گوگوش در فیلم سینمایی «همسفر» سوار بر یک موتور سنگین جادههای شمال را طی میکردند. در سکانس دیگری که مربوط به فیلم «ممل امریکایی» و حضور زوج وثوقی و گوگوش در قایق و یک دیالوگ جنسی بود، باز هم شاهد بازسازی آن در این سریال بودیم. البته دو سکانس حاشیه سریال را به اوج خود رساند، اما نقد اصلی به این دو سکانس محدود نمیشد، چراکه پایتخت بدون خشایار الوند تبدیل به یک اثر ضد فرهنگی شدهبود که در آن خانواده دیگر نقطه قوت نبود، چراکه برای مثال کاراکتر بهتاش کاملاً وزن فرهنگی اثر را تقلیل داده بود. کاراکتری که ظاهراً در سری هفتم حذف شدهاست.
بعد از جنجال این سکانسها عبدالعلی علیعسگری، رئیس وقت سازمان صداوسیما طی دستوری ویژه به مرتضی میرباقری، معاون وقت سیمای رسانه ملی نوشت: «انتظار دارد ضمن برخورد مناسب، برنامهریزی لازم برای پیشگیری از تکرار چنین مواردی صورت گیرد... لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بیتوجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنهانگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!» این در حالی بود که فیلمنامه سریال پایتخت علیالاصول پیشتر از کانالهای مختلف معاونت سیما عبور کردهبود و قاعدتاً کسی غیر از معاون سیما نباید پاسخگوی این افتضاح باشد.
به هر حال فصل ششم سریال پایتخت به معنای واقعی کلمه فاقد یک داستان منسجم بود که در قسمتهای متعدد تداوم داشتهباشد و با فرم روایی که در پیش گرفته شدهبود، سازندگان آن میتوانستند صدها فصل از این سریال را تولید کنند، چراکه بیشتر متمرکز بر کمدی موقعیتهای تکراری و شوخیهایی بود که در قسمتهای پیشین مشابه آنها را شاهد بودیم و به همین دلیل برای طرفداران این سریال به اندازه فصول قبلی جذاب و دوستداشتنی نبود، چه اینکه دیگر از احترام به بزرگتر، اهمیت داشتن رزق حلال، تقدس داشتن حریم خانواده و مذموم و زشت دانستن دروغگویی و رفتارهای خلاف اخلاق خبری نبود.
درگذشت خشایار الوند و حفره ایجادشده در ذهن و قلم تیم نویسندگی سریال پایتخت خودش را به بدترین شکل ممکن نشان داد. این اتفاق باعث شد تا عیار نویسندگان این سریال و نقش محوری و کلیدی مرحوم خشایار الوند برای مسئولان رسانه ملی و مخاطبان مشخص شود و باز ثابت کرد که مهمترین و اصلیترین مشکل سینما و تلویزیون کشورمان همچنان نویسنده است.
بهترین شاهد مثال در این زمینه توییت سید عباس صالحی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که نوشته بود: «پارسال [سال 98]در دیدار نوروزی منزل استاد سیروس الوند رفتم، به یاد خشایار الوند که اولین عید بود که نبود. امسال در پایتخت، غم فقدانش را بیشتر حس کردیم. گویا او بود که به آن جان میداد. طنز ملیح و درک عمیق از فرهنگ و سنت ایرانی را در پایتخت به یادگار نهاد. یادش گرامی».
ورود رفاقتی عباسی به پایتخت!
درگذشت خشایار الوند باعث شد تا تیم سازنده با اضافه کردن آرش عباسی به عنوان نویسنده سریال سعی در پرکردن خلأ محتوایی و نویسندگی کنند؛ نویسندهای که معلوم نبود بر اساس چه معیارهایی به تیم پایتخت اضافه شدهاست. آمدن عباسی که صرفاً به دلیل دوستی و رفاقت با سیروس مقدم به نویسندگان سریال پایتخت ملحق شدهبود، نهتنها باعث از بین رفتن این ضعف نشد، بلکه حضور وی منجر به بروز حواشی و اتفاقات ناخوشایند دیگری در این سریال شد که تا پیش از آن در فصول قبلی پایتخت دیده نمیشد. البته آرش عباسی در متنی که پس از حواشی فصل ششم سریال پایتخت منتشر کرد، ضمن تبرئه خود مدعی شدهبود که در این سریال صرفاً به عنوان نویسنده حضور داشته نه طراح داستان! در واقع او سعی کرد موضوعات پیش آمده را متوجه محسن تنابنده کند که طراح سریال بود.
شیوع ویروس کرونا و همچنین بروز فتنه سال 1401 تولید قسمتهای باقیمانده از فصل ششم و همچنین سرنوشت ساخت فصل هفتم این سریال را با وقفه مواجه کرد. در این اثنا تغییر تیم مدیریتی سازمان صدا و سیما با رفتن علی عسگری و تکیه زدن پیمان جبلی بر کرسی مدیریت رسانه ملی در روزهای ابتدایی مهرماه سال 1400 هم مزید بر علت شد تا این محاق طولانیتر بشود.
با آمدن جبلی و تیم همراهش که مدعای تحولآفرینی در همه ارکان ستادی و تولیدی رسانه ملی را سر دست گرفته بودند، انتظار میرفت با توجه به انتقاداتی که همین تیم از مدیران قبلی در مورد تولید آثاری با محتوای ضد خانواده و اجتماع داشتند، مسیر اشتباه قبلی اصلاح شود. متأسفانه پس از چند ماه مجدداً شاهد حضور کارگردانهایی بودیم که در دوران مدیریت قبلی از سوی تیم مستقر مورد انتقاد بودند.
حالا و پس از گذشت چند سال خبرهای ضد و نقیض و تأخیرهای چندباره در تولید فصل هفتم سریال پایتخت شاهد انتشار خبر تولید این سریال بدون معرفی تیم نویسنده آن از سوی صدا و سیما هستیم. البته با توجه به عکسی که هومن حاجی عبداللهی از خودش و برخی دیگر از عوامل در شمال منتشر کرده به نظر میرسد این فصل هم شاهد حضور آرش عباسی به عنوان نویسنده خواهیم بود و احتمالاً مخاطب نباید از فصل هفتم این سریال چیزی بیشتر از فصل گذشته آن توقع داشته باشد.
منبع: اقتصادنیوز
0 دیدگاه