دوران موفقیت و فروغ آنها تجلی حضور طلایی باشگاهشان بود. وقتی فرانتس بکنباوئر در بایرن میدرخشید باواراییها سلطه بیچون و چرایی در اروپا به راه انداخته بودند. درخشش بابی چارتون، نوید ظهور یک تیم پرقدرت انگلیسی را از شهر منچستر داده بود و تلاش مثال زدنی زانتی باعث شد تا اینتر سرانجام رنگ قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را به خود ببیند.
با این حال، همین ستارگان نوظهور که به مرور با کسب عناوین قهرمانی و البته تلاش و غیرت مثال زدنیشان محبوب هواداران شده بودند، رفته رفته و با بالا رفتن سنشان، نیمکت نشین شدند و همین اتفاق، تلخترین تناقض ممکن را برای هواداران رقم زد. یک هوادار فوتبال هیچوقت نمیتواند قبول کند بازیکن محبوبش از فوتبال خداحافظی کند و او را دیگر در زمین سبز فوتبال نبیند اما اتفاق بدتر این است که اسطوره در تیمش باشد اما فرصت حضور در زمین مسابقه را پیدا نکند.
این اتفاق برای چندین بازیکن بزرگ فوتبال اروپا رخ داد و واکنشهای متفاوتی از سوی بازیکنان رقم خورد اما سرانجام آن برای هواداران خیلی هم خوشایند نبود.
رائول گونزالس – رئال مادرید به شالکه
در دوران حضورش در مادرید بازی در کنار بسیاری از بزرگان را تجربه کرد و زوج بسیاری از مهاجمان همچون آنلکا ، سوکر ، رونالدو ، مورینتس ، اوون ، نیستلروی و ... بود. نسل های مختلف مهاجمان در کنار رائول آمدند ، درخشیدند و رفتند اما این رائول بود که مانده بود. بازیکنی که برای مادرید فراتر از یک بازیکن بود او یک بت قابل پرستش و یک 7 افسانه ای بود . رائول رفتار فروتنانه خود را همیشه به همراه داشته است .از نیمکت نشینی های گاه و بی گاه تا ادعای والرون بر پوشیدن شماره 7 اسپانیا هیچ زمان اعتراض رائول را به همراه نداشت حتی دعوت نشدن او از سن 28 سالگی به تیم ملی موجب نشد که رائول لب به اعتراض بگشاید و همیشه با جمله«من تمام تلاش خودم را می کنم که بهترین باشم» پاسخ همه مسائل اطراف را می داد. او تا 33 سالگی همه کار برای رئال مادرید انجام داد 741 بازی با لباس مادرید انجام داد و 323 گل به ثمر رساند و تمام رکوردهای ممکن را به دست آورد. در فصل 2010-11 با آمدن مورینیو و تغییرات ساختاری تیمی از سوی او ، رائول راه شالکه را در پیش گرفت. خود او این نقل مکان را به فال نیک گرفت و آن را چالشی جدید برای خودش خواند.
کارلوس پویول – بارسلونا ایستگاه اول و آخر
کارلوس پویول کاپیتان آبی و اناریپوشان دوران پرفروغی را در این تیم سپری کرد اما در فصل 2013-2014 دچار مصدومیت شدیدی شد که به همین دلیل اکثر بازیهای فصل را از روی نیمکت تماشا کرد. او در انتهای فصل تصمیم گرفت برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کند تا بیش از این نیمکت نشینی را تجربه نکند.
فرانچسکو توتی – رم و دیگر هیچ!
فرانچسکو توتی فرزند شهر رم، از سال 1992 و پس از حضور در تیم جوانان آث رم به تیم بزرگسالان پیوست و در حال حاضر 23 سال حضور در تیم محبوبش را تجربه کرده است. در این فصل اما با جانشینی اسپالتی به جای رودی گارسیا، توتی به یک نیمکتنشین و حتی سکونشین تیمش تبدیل شده و این امر اصلا برای هواداران تیفوسی و متعصب رم قابل قبول نیست. فرانچسكو توتي پس از تيرهوتار شدن روابطش با لوچانو اسپالتي، سرمربي رم، هشدار داد كه با تداوم داشتن وضعيت فعلياش نميتواند به دوران بازيگري خود در پايتخت ايتاليا ادامه دهد. اسپالتي از ماه گذشته كه جاي رودي گارسيا را در نيمكت رم گرفت، به ندرت به توتي فرصت بازي داده و هفته گذشته در مصاف با رئال در ليگ قهرمانان هم كاپيتان كهنهكار تيمش را تنها در سه چهار دقيقه پاياني بازي به ميدان فرستاد. توتي با ابراز نارضايتي از وضعيتش به شبكه «راي» گفت: هنوز فكر ميكنم بازيكني هستم كه از نظر فيزيكي در شرايط خوبي قرار دارد و ميتواند به دوران بازيگرياش ادامه دهد. دوران مصدوميتم سپري شده و حالا اگر در تيم قرار نگيرم و بازي نكنم، تصميمي صرفا تاكتيكي است و ربطي به وضعيت جسماني من ندارد. با ادامه پيدا كردن وضعيت فعلي نميتوانم در رم بمانم، چون نيمكتنشيني برايم واقعا آزاردهنده است. اينكه بازيكناني در سن و سال من كمتر از سايرين بازي ميكنند را درك ميكنم، اما چه از نظر شخصي و چه از اين نظر كه براي رم كارهاي زيادي انجام دادهام، دوست ندارم كه دوران بازيگريام به اين شكل تمام شود. من به خاطر كارهايي كه در اينجا انجام دادهام، انتظار احترام بيشتري را دارم.