به گزارش پارسینه؛ اقتصاد ایران در سال های گذشته، با نوسانات قابل توجه و چشمگیری رو به رو بوده است. در این راستا، تشدید تحریم های خارجی در کنار تداوم برخی سومدیریت ها و نابسامانی های ساختاری در اقتصاد ایران، تاثیرات قابل توجهی را بر وضعیت معیشتی طیف های قابل توجهی از جمعیت کشورمان داشته اند و آن ها را در این حوزه با چالش های جدی رو به رو کرده اند.
در این چهارچوب، شاهد بالارفتن نرخ فقر در ایران بوده ایم. داده های مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که در سال 1402، حدودا 30.1 درصد از کل جمعیت ایران زیر خط فقر بوده اند که این میزان برابر با 25 میلیون نفر از کل جمعیت کشورمان است. در عین حال، در سال 1403 نیز نرخ فقر در سطح 30 درصد باقی مانده است. این یعنی مساله افزایش نرخ فقر در ایران به یک مساله پایدار تبدیل شده است.
موضوعی که خود تحت تاثییر ادامهدار بودن مشکلات اقتصادی کشورمان است. البته که نرخ فقر در بخش های مختلف ایران متفاوت است. به عنوان مثال در سیستان و بلوچستان، آمارها حاکی از این هستند که دو سوم جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند اما در تهران این نرخ حدودا 13 درصد است. به طور کلی آنچه واضح است این موضوع می باشد که مساله افزایش نرخ فقر در جامعه ایران، به یک موضوع جدی تبدیل شده و باید تدابیر لازم برای مقابله با این روند اندیشیده شود.
با این حال، باید توجه داشته باشیم که افزایش فقر در ایران، در نوع خود با پیامدهای منفی برای آینده کشورمان همراه خواهد بود که در این رابطه توجه به 3 موضوع مهم است.
گسترش فقر؛ تهدیدی جدی علیه امنیت ملی ایران
افزایش نرخ فقر در ایران از چشم اندازی کلان، امنیت ملی کشورمان را تهدید می کند. در واقع، با افزایش فقر در کشور، شاهد افزایش بزهکاری و جرم در ایران خواهیم بود و البته که همین مساله می تواند بسترهای مساعدی را برای ضربه زدن به انسجام اجتماعی و وحدت در ایران ایجاد کند.
ورای همه این ها، باید توجه داشته باشیم که گسترش فقر در کشور، بسترهای مساعدی را نیز برای جریان های مخالف و معاند با ایران ایجاد می کند تا دستورکارهای مطلوب خود را به ضرر کشورمان در حوزه های گوناگون به پیش برند. به هر حال وقتی افراد احساس ناتوانی اقتصادی داشته باشند و نتوانند آنطور که باید زندگی کنند، خود می توانند به عنوان محرک های اصلی گسترش ناامنی در کشور و حتی حرکت در مسیری که مطلوب طیفهای مخالف با ایران است، ایفای نقش کنند.
تسریع خروج سرمایه انسانی از ایران
وقتی فقر در جامعه گسترش یابد و فرصت های شغلی کم شود و آینده اقتصاد کشور تیره و تار باشد، کاملا طبیعی است که شاهد افزایش و بالارفتن آمارهای مرتبط با مهاجرت نخبگان و حتی افراد عادی به خارج از کشور باشیم. این در حالی است که سالانه مبالغ قابل توجهی از بودجه عمومی ایران صرف حوزه آموزش و البته تربیت نیروی انسانی می شود و اینکه افراد از کشور مهاجرت کنند، یک معنا را به ذهن متبادر می کند و آن هم این است که ضربه ای مضاعف به کشورمان وارد آمده است. از این رو، گسترش فقر در کشور می تواند زمینه ساز اوجگیری بحران های دیگر نظیر تسریع روند مهاجرت نخبگان نیز باشد.
تشویق بیتفاوتی افراد نسبت به کشورشان
و در نهایت اینکه افزایش نرخ فقر در ایران می تواند بسترهای مساعدی را برای بیاعتنا شدن افراد به آینده کشور خود و مسائل آن نیز ایجاد کند. از یاد نبریم که مردم همواره یکی از بنیان های اصلی قدرت ملی ایران در طول تاریخ بوده اند. حال اگر با گسترش فقر، میزان بیاعتمادی در جامعه بالا رود و مردم نسبت به کشور و نظام حکمرانی خود بیاعتنا شوند، این موضوع خود می تواند مقدمه ای برای تضعیف یکی از بنیان های اصلی قدرت ملی ایران و البته بسترساز ظهور طیف متنوعی از دیگر چالش ها و آسیب ها برای کشورمان باشد. موضوعی که آن نیز از چشم اندازی کلان هم به ضرر منافع ملی ایران و هم امنیت ملی این کشور است.
0 دیدگاه