به گزارش پارسینه؛ هیچکس دوست ندارد نوزادان احساس استرس یا ناراحتی کنند. استرس، علاوه بر اینکه میتواند به دیگران سرایت کند و باعث ناراحتی همه شود، وقتی شدید و مزمن باشد… به بخشی از زندگی روزمره تبدیل میشود و میتواند پیامدهای بلندمدتی برای سلامتی نوزادان به همراه داشته باشد.
تأثیرات بلندمدت استرس بر نوزادان
اگر نوزادان در معرض سطح بالایی از هورمون استرس کورتیزول قرار گیرند، احتمال بیشتری دارد که بعدها دچار مشکلات رفتاری و بیماریهای مرتبط با استرس شوند. تحقیقات نشان دادهاند که:
- استرس مزمن و شدید ممکن است رشد مغز را مختل کند.
- در بدترین حالت، استرس سمی میتواند عمر فرد را کوتاه کند.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟
- پیامدهای فیزیکی و روانی: قرار گرفتن طولانیمدت در معرض استرس سمی میتواند تأثیری ماندگار بر سلامت جسمی، روانی و عاطفی کودک داشته باشد.
- اهمیت حتی در شرایط عادی: حتی کودکانی که در معرض سختیهای شدید قرار نمیگیرند، میتوانند تحت تأثیر استرس قرار بگیرند. توجه به استرس نوزادان برای بهبود رشد سالم آنها ضروری است.
توجه به استرس در نوزادان تنها برای جلوگیری از پیامدهای منفی نیست، بلکه برای اطمینان از توسعه سالم و بهینه آنها نیز اهمیت دارد.
نقش والدین در کاهش اثرات استرس
والدین میتوانند تأثیرات فیزیولوژیکی استرس بر نوزادان را کاهش دهند.
- آنها میتوانند به نوزادان کمک کنند تا سریعتر از استرسهای روزمره مانند حمام کردن، ملاقات با غریبهها، یا رفتن به پزشک بهبود پیدا کنند .
- والدین حتی میتوانند مسیر رشد نوزادانی را که در معرض خطر مشکلات استرسزا هستند، تغییر دهند.
نقش لمس محبتآمیز در مقاومت در برابر استرس
تحقیقات بر روی حیوانات نشان دادهاند که نوزادانی که در معرض تماسهای محبتآمیز فراوان قرار میگیرند، حتی اگر با عوامل خطرساز برای مشکلات استرسزا متولد شوند، احتمال بیشتری دارد که به بزرگسالانی مقاوم در برابر استرس تبدیل شوند
شواهد مشابهی نیز در مورد انسانها یافت شده است.
چرا توجه به این نکات اهمیت دارد؟
حمایت و حساسیت والدین نه تنها به کاهش اثرات منفی استرس کمک میکند، بلکه باعث میشود نوزادان پایهای قوی برای مقابله با چالشهای آینده زندگی داشته باشند. نوازش، توجه و پاسخگویی میتواند تفاوت بزرگی در رشد سالم نوزاد ایجاد کند.
به عنوان مثال، والدینی که سطح بالاتری از حساسیت نشان میدهند، معمولاً نوزادانی با سطوح پایینتر کورتیزول پایه دارند. نقش والدین میتواند برای نوزادانی با خلقوخوی "دشوار" یا "ترسو" تفاوت ایجاد کند. با ایجاد روابط دلبستگی ایمن و ارائه مراقبت حساسانه، این کودکان معمولاً همان نوع مقاومت در برابر استرس را نشان میدهند که در افرادی با خلقوخوی "آسانتر" و آرامتر مشاهده میشود.
نوزادان ممکن است لمس شدن را در شرایطی که از تعامل دوستانه و چندحسی جدا باشد، استرسزا بدانند.
مطالعات در مورد تأثیر لمس و تعامل
در آزمایشهایی که بر روی نوزادان تازه متولدشده انجام شد، مشاهده شد که:
کاهش سطح کورتیزول: زمانی که نوزادان توسط یک مراقب نوازش میشدند، در حالی که مراقب آنها را تکان میداد، با آنها تماس چشمی برقرار میکرد و با صدایی آرام صحبت میکرد.
افزایش کورتیزول: اما وقتی نوازش در سکوت و بدون تکان دادن یا تماس چشمی انجام میشد، نوزادان افزایش سطح کورتیزول را تجربه کردند.
توجه به علائم و نیازهای نوزاد
باید رویکرد خود را متناسب با ترجیحات نوزاد تنظیم کنیم، که گاهی به معنای عقبنشینی و متوقف کردن تحریک است. گاهی اوقات نوزادان احساس میکنند که بیشازحد تحریک شدهاند و نیاز به کنارهگیری دارند. اگر به این خواستهها احترام نگذاریم، ممکن است باعث ایجاد استرس در آنها شویم.
تأثیر لمس ناخواسته
در یک مطالعه، محققان رفتار مادران و نوزادان را هنگام بازی بررسی کردند و توجه داشتند که آیا مادران به سیگنالهای نوزادان درباره لمس شدن توجه میکنند یا خیر. نتیجه نشان داد که:
نوزادانی که تحریک ناخواسته دریافت کردند، سطوح کورتیزول بالاتری داشتند.
نوزادان کوچک اغلب هنگام مواجهه با چیزی که از نظر جسمی ناخوشایند است، افزایش سطح کورتیزول را تجربه میکنند. این شامل مواردی مانند درد (مانند گرفتن نمونه خون یا واکسیناسیون) و حتی برخی از روشهای معمولی مراقبت، مانند حمام کردن یا معاینه توسط پزشک، میشود. همانطور که قبلاً ذکر شد، برخی از نوزادان در پاسخ به نوازش بیصدا و بدون تعامل اجتماعی، افزایش هورمونهای استرس را نشان دادهاند.
مطالعهای دیگر گزارش میدهد که نوزادان 5 هفتهای که سابقه خواب مشترک با والدین داشتند، نشانههایی از آرامش بیشتر نشان دادند. هرچند که خواب مشترک تأثیری بر واکنش نوزادان به درد واکسن نداشت، ولی با کاهش واکنش کورتیزول در هنگام حمام مرتبط بود.
نزدیکی فیزیکی در شب و تأثیر آن بر تنظیم استرس در روز
به نظر میرسد نزدیکی فیزیکی در شب میتواند به نوزادان کمک کند تا پاسخهای استرسی خود را در طول روز بهتر تنظیم کنند.
اما این فقط به نزدیکی فیزیکی محدود نمیشود. برخی از پژوهشگران بر این باورند که "دسترسپذیری عاطفی در زمان خواب" نقش کلیدی دارد.
دسترسپذیری عاطفی چیست؟
پژوهشگران معتقدند والدین زمانی "عاطفی دسترسپذیر" هستند که این اقدامات را انجام دهند:
- استفاده از روالهای آرام و تسکیندهنده برای کمک به خوابیدن نوزاد در شب.
- پرهیز از شروع تعاملات اجتماعی با نوزاد هنگامی که در حال خوابیدن است.
- حفظ رفتاری عاری از تحریکپذیری و خصومت.
- پاسخ سریع (در کمتر از یک دقیقه) به گریههای ناشی از ناراحتی نوزاد.
تأثیر دسترسپذیری عاطفی
مطالعهای که توسط لورن فیلبروک و همکارانش انجام شد نشان داد مادرانی که در زمان خواب نوزادان خود بهطور قابلتوجهی دسترسپذیر عاطفی بودند، بیشتر احتمال داشت که نوزادانی با سطح کورتیزول پایین در شب داشته باشند.
0 دیدگاه