گزارش پارسینه از سالروز درگذشت کشتی‌گیر محبوب مردم؛
هفدهم دی ماه سالروز درگذشت غلامرضا تختی اسطوره و پهلوان کشتی ایران است.
کد خبر: ۸۶۳۵۷
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۹        06 January 2021

تحریریه پارسینه - گروه ورزشی | غلامرضا تختی در ۵ شهریور ۱۳۰۹ در محلهٔ خانی‌آباد جنوب تهران به دنیا آمد. او دو برادر و دو خواهر داشت که همهٔ آنها از وی بزرگ‌تر بودند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی تهران گذراند و پس از گذراندن اول متوسطه به علت مشکلاتی که داشت ترک تحصیل کرد. تختی همراه کار، به ورزش زورخانه‌ای و کشتی نزد پهلوان سید علی می‌پرداخت. در سال ۱۳۲۷ به خدمت سربازی رفت و در ۲۵ مهر همان سال در اداره راه‌آهن استخدام شد. در ۳۰ بهمن ۱۳۴۵ ازدواج کرد و در شهریور ۱۳۴۶ پسرش بابک به دنیا آمد. تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران درگذشت. دربارهٔ دلایل مرگ او اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.

رکوردها:
تختی اولین کشتی‌گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک بشود: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو.
تختی نخستین ورزشکار ایرانی بود که در سه المپیک مدال گرفت، دست‌آوردی که پس از او تنها محمد نصیری و هادی ساعی به دست آورده‌اند. تختی با ۷ مدال در رقابت‌های المپیک و قهرمانی جهان رکورددار کسب بیشترین مدال جهانی در میان کشتی‌گیران ایرانی است. تختی اولین ورزش‌کار ایرانی بود که در ۴ المپیک شرکت کرد. امیررضا خادم (از ۱۹۸۸ سئول تا ۲۰۰۰ سیدنی) تنها ورزشکار دیگر ایرانی‌ست که رکورد شرکت در ۴ المپیک را دارد.  با وجود اینکه سال‌های زیادی از مرگ جهان‌پهلوان غلامرضا تختی می‌گذرد، هنوز هم داستان‌های او برای نسل جدید و البته قدیم جذاب است؛ چه داستان‌هایی که درباره زندگی، افتخارات و دوران حرفه‌ای‌اش گفته  و چه معماهایی که هنوز هم درباره نوع مرگ او مطرح می‌شود.

کار بزرگ تختی در زلزله بوئین زهرا

«حدود ساعت ۱۰ و پنجاه و پنج دقیقه شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ زمین‌لرزه‌ای شهرستان بوئین‌زهرا را لرزاند. بزرگی این زمین‌لرزه ۷.۲ ریشتر بود که موجب مرگ حدود ۲۰ هزار نفر شد؛ فاجعه‌ای که با نام غلامرضا تختی گره خورد.

آن سال‌ها هنوز کام مردم از کودتای ۲۸ مرداد تلخ بود و بدنه جامعه به حاکمیت بی‌اعتماد. اما در آن میانه تختی که می‌دانست، بوئین‌زهرا یک منطقه محروم است خود دست به کار شد. تختی گفته بود: «... مردم جنوب شهر خود به خود به کمک می‌آیند. این مردم شمال شهر هستند که باید حرکت‌شان داد.» او از چهارراه پهلوی (ولیعصر فعلی) به راه افتاد و آن کاروان عظیم را به راه انداخت. مسئولان این سازمان از تختی خواستند که این وجه را در اختیار آنها قرار دهد اما او حاضر به این کار نشد و تصمیم گرفت وجوه و کمک‌های مردم را خود شخصاً به مناطق حادثه دیده ببرد. تختی هیچگاه نتوانست ناظر منفعل رویدادها باشد. او هر جا که کاری از دستش برمی‌آمد، بی‌اذن و اجازه و حاشیه در میدان حاضر می‌شد. 

لطف‌الله میثمی از مبارزان دوران پهلوی درباره جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای مردم بوئین‌زهرا توسط تختی می‌گوید: «تختی در این حادثه به‌ صورت خودجوش توانست سیل عظیمی از کمک‌های مردمی را به حادثه‌دیدگان زلزله برساند که این نیز از محبوبیت او ناشی می‌شد. خاطرم هست وقتی او کشکول به‌ دست می‌گرفت و پول جمع می‌کرد، مدتی نمی‌گذشت که کشکول پر می‌شد؛ چرا که مردم برای کمک سر از پا نمی‌شناختند. در خیابان وحدت اسلامی (شاهپور سابق) این صحنه‌ها مکرر خلق می‌شد. وقتی تختی کشکول را می‌چرخاند، جمعیتی عظیم حول او می‌آمدند تا در کمک‌رسانی به حادثه‌دیدگان زلزله سهیم باشند..»

تایید خودکشی غلامرضا تختی از زبان پسر

موضوع اولی که بابک تختی به آن اشاره می‌کند، رد شایعاتی است که می‌گویند تختی به دست ساواک به قتل رسیده است. رواج پیداکردن شایعه قتل تختی به این دلیل بود که او در هتل آتلانتیک به زندگی‌اش پایان داد؛ هتلی که می‌گفتند پیش از انقلاب، محل برو و بیای افراد ساواک بوده است؛ با این حال بابک، با وجود اینکه پیش‌تر هم شایعه قتل پدر را رد کرده بود، در این‌باره  می‌گوید: «من به دنبال دانستن اینکه چه اتفاقی برای پدرم رخ داده، رفتم وزارت اطلاعات. آنجا به من گفتند آیا سری به هتل آتلانتیک زدی؟ من زنگ زدم و آقای ساعدی (رئیس هتل آتلانتیک) به من گفت: بابک‌جان این بیست و چند سال کجا بودی؟ چرا نیامدی قاتل پدرت را ببینی!؟ (اشاره به مطرح‌شدن شایعاتی که می‌گفتند ساعدی در قتل تختی همدست بوده است).
 
من در تمام طول مسیر با خودم ترس داشتم که باید می‌رفتم و او را می‌دیدم؟ کسی که همه می‌گفتند هتلش خانه امن ساواک بوده است. حتی در همان فیلم اول تختی هم درباره‌اش حرف زده شده بود. من با او نشستم و درباره موضوع مرگ پدر صحبت کردم. بعد از آنکه با او حرف زدم، مصاحبه‌ای کردم و گفتم تختی خودکشی کرده و همه ماهایی که آقای ساعدی را قاتل تختی می‌دانستیم، یک عذرخواهی به او بدهکاریم». البته بابک  به این موضوع اشاره می‌کند که چنین صحبت‌هایی به مذاق عده‌ای خوش نیامده است و به او هشدارهایی در این‌باره  داده‌اند. 
برچسب ها: اطلس خبر
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: