آخرین اخبار
بحران روابط محور سعودی با قطر و تحولات ناشی از آن از جمله پایان نقش اتحادیه عرب و میانجیگری‌های پی در پی در این بحران از بسیاری جهات سوال برانگیز است.
به گزارش اطلس خبر به نقل از خبرگزاری تسنیم: همزمان با بحران روابط محور سعودی با قطر سوال های
زیادی مطرح است، از جمله اینکه راز ملاقات نماینده سازمان ملل در یمن با
دبیر کل اتحادیه عرب چیست؟ چرا سیل میانجی های عرب و غیر عرب راهی یمن نمی
شوند؟ آیا ائتلاف سعودی عملا به نقش اتحادیه عرب پایان داده است؟
این سوالات در حالی مطرح است که اتحادیه عرب در سال های اخیر در حل بحران های منطقه به ویژه سوریه و یمن نقشی نداشته و رو به فروپاشی بوده است.
دیدار ابوالغیط و ولد شیخ در بحبوحه ناآرامی‌های منطقه‌ای
در بحبوحه جنگ و فجایع انسانی که بر منطقه عرب و بیشتر کشورهای آن سایه انداخته است، چاره ای جز تامل در برخی اخبار این منطقه نیست، البته نه به دلیل اهمیت آن بلکه به دلیل بازتاب های حاصل از آن و نکات جالب مربوط به سیاست عربی که بهترین مورد آن خبر مربوط به دیدار احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب و ولد شیخ نماینده سازمان ملل متحد در یمن به منظور بررسی بحران این کشور بود.
عجیب بودن این خبر در این است که این روزها کشورهای عربی و اتحادیه عرب در سایه بحران کشورهای حاشیه خلیج فارس یا بحران کشورهای عرب ثروتمند خلیج فارس بحران یمن را فراموش کرده و همه توجه ها معطوف به نزاع دو افعی و صندوق های ذخیره آنها و دخالت های خارجی بخصوص آمریکایی ها در این خصوص است که با ارسال پیام و یا برخی اظهارات و مواضع ضد و نقیض به دنبال هرچه متشنج کردن این بحران هستند.
میانجیگری برای حل بحران یا بهره برداری از آن در معاملات تسلیحاتی!؟
هدف از میانجی گری های پی درپی وزیران خارجه کشورهای آمریکا، فرانسه و انگلیس بیش از اینکه حل این بحران باشد، سوء استفاده از آن برای بهره برداری از این تنش به منظور عقد قراردادهای تجاری و معاملات تسلیحاتی است، چرا که همپیمانان عرب انها با این دید که بحران رو به فزونی است، به دنبال هزینه کردن میلیاردها دلار برای خرید اسلحه و نیز جلب موضع کشورهای غربی به نفع خود هستند.
بر این اساس می توان متوجه شد که چرا وزیران خارجه عربستان، امارات و قطر برای دیدار از پایتخت های غربی و اتهام زنی هر یک به دیگری در حمایت از تروریسم صف کشیدند.
بر باد رفتن نقش و اعتبار اتحادیه عرب
اتحادیه عرب به دلیل غیبت اعضای اصلی آن در روند مبارزه با استعمار ونیز عدم بسیج امت عرب و امکانات آن برای آزادسازی خاک و مقدسات اشغالی اعتبار خود را از دست داد و از آنجا که برخی کشورهای عربی با استفاده از ثروت خود تصمیمات اتحادیه را به انحصار خود در آوردند، جایگاه اصلی آن را سلب کردند و به این ترتیب این اتحادیه به ابزار و پوششی برای مشروعیت بشخیدن به دخالت های آنها در منطقه عربی و حمایت از انقلاب های عربی که بیشتر آنها ساختگی بودند از جمله در سوریه و لیبی تبدیل شدند و با این کار منطقه را گرفتار جنگ و ناآرامی کردند.
تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب
هم اکنون نیز اتحادیه عرب به طورکلی در بحران منطقه خلیج هیچ نقشی ایفا نمی کند حتی عضویت سوریه به عنوان عضوی فعال و یکی از اعضای بنیانگذار آن به تعلیق درآمد و یک کرسی به لیبی تحت کنترل مخالفان داده شد.
ابوالغیط از حامیان عادی سازی روابط با اسرائیل
دلیل اصلی غیبت اتحادیه عرب در بحران جاری در میان برخی کشورهای عربی عضو این اتحادیه مشخص نیست، البته این وضعیت به احمد ابوالغیط دبیرکل این اتحادیه نیز بی راتباط نیست زیرا او زمانی که وزیر خارجه مصر بود، یکی از حامیان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار می آمد.
بنابراین شایستگی های ابوالغیط در این زمینه او را به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نزدیک کرده و با یکدیگر دریک جبهه قرار گرفتند. این کشورها اکنون در تکاپوی سازش با اسرائیل بوده و با این رژیم ائتلاف های نظامی و اطلاعاتی امضا کرده اند که اسرائیل را از دشمن به دوست و همپیمان تبدیل کرده است.
اتحادیه عرب جولانگاه نقشه دخالت نظامی در سوریه و لیبی
زمانی که کشورهای عربی همگی یکصدا بوده و وحدت سیاسی و جغرافیایی خود را حفظ کرده و نقشه دخالت نظامی در لیبی، سوریه و یمن را طراحی می کردند، اتحادیه عرب یکی از ابزارهای اصلی و جولانگاه آنان بود اما پس از اینکه این کشورها گرفتار اختلاف و دسته بندی شدند، از این اتحادیه فاصله گرفته و نقش آن از بین رفت و فراموش شد.
اتحادیه عرب و دبیرکل آن از به حاشیه رفتن ناراضی نبوده و شکایتی ندارند و حتی اعتراضی در قالب اظهاراتی نرم و انعطاف پذیر از او شنیده نمی شود از همین رو جای بسی تاسف است که این نهاد روزی بلندگوی ناسیونالیسم عربی بود.
در این میان سران خلیج فارس و یا بیشتر آنان اتحادیه عرب را به حاشیه راندند و یمن را گرفتار گرسنگی و دسته بندی کردند و وبا را در این کشور شیوع دادند که جان هزاران نفر را گرفته و بسیاری را نیز مبتلا کرده است.
در این شرایط ولد الشیخ نماینده سازمان ملل در یمن کسی رابرای دیدار و توجیه حضور خود پیدا نکرد مگر احمد ابوالغیط کسی که کاری برای انجام دادن ندارد تا نقش و حضور و چه بسا حقوق دریافتی خود را توجیه کند.
این سوالات در حالی مطرح است که اتحادیه عرب در سال های اخیر در حل بحران های منطقه به ویژه سوریه و یمن نقشی نداشته و رو به فروپاشی بوده است.
دیدار ابوالغیط و ولد شیخ در بحبوحه ناآرامی‌های منطقه‌ای
در بحبوحه جنگ و فجایع انسانی که بر منطقه عرب و بیشتر کشورهای آن سایه انداخته است، چاره ای جز تامل در برخی اخبار این منطقه نیست، البته نه به دلیل اهمیت آن بلکه به دلیل بازتاب های حاصل از آن و نکات جالب مربوط به سیاست عربی که بهترین مورد آن خبر مربوط به دیدار احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب و ولد شیخ نماینده سازمان ملل متحد در یمن به منظور بررسی بحران این کشور بود.
عجیب بودن این خبر در این است که این روزها کشورهای عربی و اتحادیه عرب در سایه بحران کشورهای حاشیه خلیج فارس یا بحران کشورهای عرب ثروتمند خلیج فارس بحران یمن را فراموش کرده و همه توجه ها معطوف به نزاع دو افعی و صندوق های ذخیره آنها و دخالت های خارجی بخصوص آمریکایی ها در این خصوص است که با ارسال پیام و یا برخی اظهارات و مواضع ضد و نقیض به دنبال هرچه متشنج کردن این بحران هستند.
میانجیگری برای حل بحران یا بهره برداری از آن در معاملات تسلیحاتی!؟
هدف از میانجی گری های پی درپی وزیران خارجه کشورهای آمریکا، فرانسه و انگلیس بیش از اینکه حل این بحران باشد، سوء استفاده از آن برای بهره برداری از این تنش به منظور عقد قراردادهای تجاری و معاملات تسلیحاتی است، چرا که همپیمانان عرب انها با این دید که بحران رو به فزونی است، به دنبال هزینه کردن میلیاردها دلار برای خرید اسلحه و نیز جلب موضع کشورهای غربی به نفع خود هستند.
بر این اساس می توان متوجه شد که چرا وزیران خارجه عربستان، امارات و قطر برای دیدار از پایتخت های غربی و اتهام زنی هر یک به دیگری در حمایت از تروریسم صف کشیدند.
بر باد رفتن نقش و اعتبار اتحادیه عرب
اتحادیه عرب به دلیل غیبت اعضای اصلی آن در روند مبارزه با استعمار ونیز عدم بسیج امت عرب و امکانات آن برای آزادسازی خاک و مقدسات اشغالی اعتبار خود را از دست داد و از آنجا که برخی کشورهای عربی با استفاده از ثروت خود تصمیمات اتحادیه را به انحصار خود در آوردند، جایگاه اصلی آن را سلب کردند و به این ترتیب این اتحادیه به ابزار و پوششی برای مشروعیت بشخیدن به دخالت های آنها در منطقه عربی و حمایت از انقلاب های عربی که بیشتر آنها ساختگی بودند از جمله در سوریه و لیبی تبدیل شدند و با این کار منطقه را گرفتار جنگ و ناآرامی کردند.
تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب
هم اکنون نیز اتحادیه عرب به طورکلی در بحران منطقه خلیج هیچ نقشی ایفا نمی کند حتی عضویت سوریه به عنوان عضوی فعال و یکی از اعضای بنیانگذار آن به تعلیق درآمد و یک کرسی به لیبی تحت کنترل مخالفان داده شد.
ابوالغیط از حامیان عادی سازی روابط با اسرائیل
دلیل اصلی غیبت اتحادیه عرب در بحران جاری در میان برخی کشورهای عربی عضو این اتحادیه مشخص نیست، البته این وضعیت به احمد ابوالغیط دبیرکل این اتحادیه نیز بی راتباط نیست زیرا او زمانی که وزیر خارجه مصر بود، یکی از حامیان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار می آمد.
بنابراین شایستگی های ابوالغیط در این زمینه او را به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نزدیک کرده و با یکدیگر دریک جبهه قرار گرفتند. این کشورها اکنون در تکاپوی سازش با اسرائیل بوده و با این رژیم ائتلاف های نظامی و اطلاعاتی امضا کرده اند که اسرائیل را از دشمن به دوست و همپیمان تبدیل کرده است.
اتحادیه عرب جولانگاه نقشه دخالت نظامی در سوریه و لیبی
زمانی که کشورهای عربی همگی یکصدا بوده و وحدت سیاسی و جغرافیایی خود را حفظ کرده و نقشه دخالت نظامی در لیبی، سوریه و یمن را طراحی می کردند، اتحادیه عرب یکی از ابزارهای اصلی و جولانگاه آنان بود اما پس از اینکه این کشورها گرفتار اختلاف و دسته بندی شدند، از این اتحادیه فاصله گرفته و نقش آن از بین رفت و فراموش شد.
اتحادیه عرب و دبیرکل آن از به حاشیه رفتن ناراضی نبوده و شکایتی ندارند و حتی اعتراضی در قالب اظهاراتی نرم و انعطاف پذیر از او شنیده نمی شود از همین رو جای بسی تاسف است که این نهاد روزی بلندگوی ناسیونالیسم عربی بود.
در این میان سران خلیج فارس و یا بیشتر آنان اتحادیه عرب را به حاشیه راندند و یمن را گرفتار گرسنگی و دسته بندی کردند و وبا را در این کشور شیوع دادند که جان هزاران نفر را گرفته و بسیاری را نیز مبتلا کرده است.
در این شرایط ولد الشیخ نماینده سازمان ملل در یمن کسی رابرای دیدار و توجیه حضور خود پیدا نکرد مگر احمد ابوالغیط کسی که کاری برای انجام دادن ندارد تا نقش و حضور و چه بسا حقوق دریافتی خود را توجیه کند.
نظر شما
