نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی معرفی کاندیدای واحد:
پس از شکست های دوگانه در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی پیشین، جریان اصول گرایی تلاش می کند این بار با کاندیدایی واحد پا به جریان رقابت بگذارد. درسی که اصلاح طلبان پس از انتخابات سال 1384 آموختند.
کد خبر: ۲۰۱۶۵
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴        24 February 2017
پس از شکست های دوگانه در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی پیشین، جریان اصول گرایی تلاش می کند این بار با کاندیدایی واحد پا به جریان رقابت بگذارد. درسی که اصلاح طلبان پس از انتخابات سال 1384 آموختند.

به گزارش اطلس خبر، دقیقا دو ماه پس از اعلام موجودیت «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی»، نخستین نشست این جبهه در مجتمع آفتاب در نزدیکی آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی برگزار شد تا فرآیند رسیدن به کاندیدای واحد در میان جریان اصول گرایی به طور رسمی کلید بخورد.

اصول گرایان که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و انتخابات مجلس ۱۳۹۴ با تشتت آرا و کاندیداهای متعدد به میدان آمدند، طعم تلخ شکست را در مقابل رقیبی چشیدند که تمام نیروهای ستادیش را برای تبلیغ یک کاندیدا یا یک فهرست بسیج کردند و رای دهندگانش هم تکلیف خود را می دانستند.

اتفاقی که در جریان اصولگرایی بنا به دلایل مختلفی، از اختلافات فقهی گرفته تا محاسبه های سیاسی رخ نداد. از یک سو دوگانه اصلح رای آور و صالح رای نیاور شکل گرفت که در نتیجه آن هم سعید جلیلی، به عنوان کاندیدای اصلح اما با سبد رای کمتر از سوی جبهه پایداری در انتخابات حضور پیدا کرد و هم افرادی همچون محمدباقر قالیباف و محسن رضایی که شانس پیروزی خود را بیشتر می دانستند، حاضر به کناره گیری نشدند.

اختلافات سیاسی که میان گروه های مختلف اصولگرا بالا گرفته بود هم دلیلی بر تکثر و سرانجام شکست آنها در دو انتخابات مهم پیشین بود. جناحی که نزدیک به هشت سال ریاست جمهوری و ۱۲ سال مجلس شورای اسلامی را در اختیار داشت، با غافل شدن از رقیب دیرینه و ضعیف پنداشتن آن، خود دچار اختلاف هایی شد که تا هر دو نهاد اجرایی و قانون گذاری را از بزرگان خود خالی ببیند.

چنین تجربه هایی اکنون آنها را به این سو کشانده است که با وحدت کلمه وارد رقابت انتخاباتی سال آینده شوند. موضوعی که با شکل گیری و پیشگامی جبهه مردمی نیروهای انقلاب آغاز شده است و اکنون با معرفی ۲۱ کاندیدا آماده شده است که تا در مراحل بعدی ۱۰ و سپس کاندیدای نهایی را برای رقابت با جبهه فعلا متحد اصلاح طلب- اعتدال گرا مشخص کنند.

در میان این ۲۱ نفر اگرچه نام های شاخص و شناخته شده تر اصولگرایی که در انتخابات های پیشین هم حضور داشته اند دیده می شود، اما حضور وزیران دولت محمود احمدی نژاد و نیروهای نزدیک به آن چشمگیرتر از نمایندگان جریانات سنتی همچون جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه اسلامی است.

در چنین شرایطی، پیش بینی کاندیدای نهایی جبهه مردمی و کناره گیری دیگر کاندیداها به نفع آن کمی دشوار است و نیاز به رایزنی و میانجیگری بزرگان اصولگرا در این خصوص به شدت احساس می شود. این در حالی است که غیبت افرادی چون علی اکبر ولایتی و علی لاریجانی و افراد نزدیک به آنها در این سازوکار جدید، نه تنها ممکن است آنها را به سمت جریان رقیب روانه کند، بلکه می تواند کار دستیابی به اجماع در میان جریان اصولگرایی را هم با مشکل مواجه سازد.

با این وجود و با توجه به چالش های متعددی که ممکن است در این راه وجود داشته باشد، مهم ترین نکته ای که باید به فال نیک گرفت این است که اصولگرایان هم همچون رقیب خود و با درسی که در دو انتخابات پیشین آموختند، به دنبال آنند که وحدت را جایگزین کثرت کنند. اتفاقی که نهایتا می تواند به مدلی حزبی تبدیل شود که مزایای فراوانی را همچون مسئولیت پذیری، رقابت شفاف تر و پاسخگویی روشن تر به همراه داشته باشند که در این صورت مردم هم می توانند با درکی بهتر از سابقه و تجربه کاندیداهای موجود به آنها رای دهند.
برچسب ها: گاندیدا
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: