کد خبر: ۱۶۹۸۴
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۲        03 December 2016
طی چند دهه گذشته، تصویری که از معلولیت در تله‌فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی ارائه ‌شده، به موازات تغییر نگاه مردم به معلولیت، رشد و توسعه فکری مخاطبان و افزایش حساسیت‌های اجتماعی و نیز بر اثر تعامل بین مخاطبان و تولیدکنندگان فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی تغییر و رشد قابل توجهی داشته است.

در تعداد زیادی از فیلم‌فارسی‌های قبل از انقلاب، روند داستان به ترتیبی پیش می‌رفت که در پایان ضدقهرمان‌ها بر اثر تصادف، ناتوان و خانه‌نشین شوند. در این دسته از فیلم‌ها معلولیت، بوضوح مجازات و تاوان خطا، اشتباه و حتی گناه تلقی می‌شد و نکته اینجاست که مخاطب نه‌تنها اعتراضی نداشت؛ بلکه در مواردی از عقوبت ضدقهرمان‌ها و تقدیر الهی که گریبانشان را گرفته دلشاد هم می‌شد! در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی بعد از انقلاب دیگر معلولیت تاوان خطا و گناه نبوده، است، مگر در مواردی که طراحان و نویسندگان جزو کارکشته‌ها و مجرب‌ها نبوده‌اند و بوضوح ناشی‌گری کرده‌اند؛ وگرنه چه کسی می‌تواند نگاه دقیق کیانوش عیاری را در سریال «هزاران چشم» محصول سال 1382 از یاد ببرد یا تصویری که در سریال «مشق عشق» از معلولیت به نمایش درآمد یا حتی حضور یک معلول در کنار سایر شخصیت‌های سریال «وضعیت سفید» را. سیر تحولی سریال‌هایی که به معلولیت توجه داشته‌اند، طی چند دهه اخیر از ایجاد ترحم در مخاطبان به سمت ترسیم دشواری‌ها و مشکلات زندگی این افراد رفته و با توجه به تغییر رویکرد جامعه و مخاطبان به معلولیت، این امید وجود دارد که آرام‌آرام این تصویر واقعی‌تر شود. اگرچه تا امروز معدودی از فیلمسازان، جلوتر از جامعه حرکت‌ کرده‌ و توانسته‌اند بخصوص در رسانه ملی، در تغییر نگاه مخاطبان به معلولیت نقش جدی ایفا کنند، اما به هر حال این روند دست‌کم گام به گام با مخاطبان و به موازات دیدگاه مردم پیش می‌رود.

شاید وقت آن رسیده باشد که در یک سریال تلویزیونی یا در برنامه‌های ترکیبی و عمومی، مقوله‌ای مانند معلولیت بازتعریف شود و معلولیت نه به عنوان کمبود، ضعف، مساله یا دشواری بلکه بخشی از هویت افراد معلول مورد توجه قرار بگیرد. هویت هر انسانی در جهان امروز متاثر از مولفه‌هایی مانند رنگ پوست، نژاد، ملیت، جنسیت و مواردی از این دست است که بیشتر آنها معلول عوامل مکانی و ژنتیکی هستند. در مورد برخی افراد که تعدادشان هم کم نیست، به این مولفه‌ها چند مورد دیگر نیز اضافه می‌شود و هویت دومی را برایشان شکل می‌دهد که در نتیجه، آنها به یکی از گروه‌های ناشنوا، نابینا، اوتیست، سندرم داون یا... تعلق پیدا می‌کنند.

 چنین نگاهی به معلولیت، به این معناست که افراد معلول با همه ناتوانایی‌ها و توانمندی‌هایشان بخشی از جامعه هستند؛ نیازها و خواسته‌هایی دارند و همین‌طور تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با ما. آنها بدون تردید بخشی از جامعه انسانی هستند و بپذیریم که هر تلاشی برای کیفیت ارتقای زندگی آنها همانند تلاش‌ دیگر افراد جامعه طبیعی و منطقی است. سازندگان سریال‌های تلویزیونی با توجه به میزان جذابیت و تاثیرگذاری این آثار می‌توانند نقش قابل توجهی در هدایت افکار عمومی و تغییر نگاه افراد جامعه و حتی خود معلولان به معلولیت داشته باشند.

آذر مهاجر

برچسب ها: معلولیت
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: