آخرین اخبار
درگذشت كاسترو بهانهای شد تا نگاهي به رابطهاش با فوتبال داشته باشيم.
درگذشت كاسترو بهانهای شد تا نگاهي به رابطهاش با فوتبال داشته باشيم.
به گزارش اطلس خبر، همهچيز ازحمله به پادگان مونكادا شروع شد و در نبرد سيهرامائسترا شكلی جديتر بهخود گرفت. «انقلاب» واژهای بزرگ است كه بهمعنای واقعی كلمه همهچيز را دگرگون ميكند. از آن روزي كه ۸۲ تبعيدی حكومت باتيستا، در مكزيك به پايهريزی انقلاب دست زدند، كوبا رنگ خوش فوتبال را نديد. مرد آرمانگرای كوبايی، ميخواست كشورش را از امپرياليسم نجات دهد. انقلابش پيروز شد و تغييرات را با ایده های خودش پی ریزی کرد. فيدل كاسترو به معنای واقعی كلمه با ورزش حرفهاي مخالف بود. او موسسه ملي ورزش و تربيتبدني را بنيان گذاشت. طبيعتا اولين ورزشي كه در اين شرايط وجهه خود را از دست داد و رو به نابودي رفت، فوتبال بود. فيدل مثل ساير دوستهاي سوسياليستش، اين ورزش را نماد سرمايهداري ميدانست و مخالف برگزاری حرفهای آن بود. پيش از اينكه فيدل صاحب قدرت شود، باشگاههای بزرگ فوتبال آمريكای جنوبی مثل بوكاجونيورس به اين كشور ميآمدند و حتی رئالمادريد و اسپانيول هم اردوهايی در كوبا داشتند اما از سال ۱۹۵۹، هيچ تيم بزرگی راهي اين كشور نشد.
فوتبال محبوبيتي وصفناپذير بين مردم جهان دارد و كوباييها هم از اين قضيه مستثني نبودند. فيدل کاسترو اما بوکس و بیسبال را دوست داشت چرا که در این دو رشته بخصوص بوکس آن ها می توانستند مستقیما با حریف سرشاخ شوند و شکست دهند. فوتبال هیچگاه ورزش مورد علاقه فیدل نبود با اینکه مارادونا ورزشکار محبوب او بود.
فوتبال اما راه خودش را ميرفت. مهم نبود كاسترو آن را دوست داشته باشد يا نه، پسربچهها در خيابان فوتبال بازي ميكردند، نه بوكس و بيسبال. فيدل قانوني وضع كرده بود كه طي آن فوتباليستهاي كوبايي حق نداشتند با باشگاههاي خارج قرارداد امضا كنند. تیم ملی فوتبال کوبا تنها یک بار به جام جهانی راه پیدا کرده بود آن هم در سال ۱۹۳۸ و جالب است که در آن دوره به آن مسابقات دعوت شدند ! یعنی به صورت مبارزه ای قادر به صعود نشده بودند.
اما پس از سالها، مردم دوست داشتند فوتبالشان مثل جامائيكا، كشور ديواربهديوار كوبا كمي پيشرفت كند. رفتهرفته فيدل اجازه داد فوتبال كمي حرفهايتر شود اما رفتن بازيكنان فوتبال به خارج از كشور همچنان يك جرم بود.
حالا قرار است به داستاني شگفتانگيز برسيم؛ جايي كه باشگاه بونر آلمان، واقعشده در بن، پايتخت قديمي كشور نزديكي مرز بلژيك، تصميمي عجيب گرفت. اواخر سال۹۸، مالك اين باشگاه اتفاقي بازي برزيل و كوبا را ديد و شاهد بود كه كوباييها خيلي شجاعانه بازي ميكردند. او كه تيمش در دسته چهارم فوتبال آلمان قرار داشت، فكر كرد كه چرا چند بازيكن كوبايي جذب نكند. فدراسيون كوبا گفت كه آنها نميتوانند چند بازيكن را بفرستند و آقاي فيول، مالك باشگاه بونر گفت قبول است، همه تيمتان را به آلمان بفرستيد. تنها شرط فدراسيون كوبا اين بود كه بازيكنان دستمزد دريافت نكنند و خب تيم آلماني اين را با كمال ميل پذيرفت. بازیکنان تنها برای خرج روزانه، پول توجیبی دریافت میکردند و غذا و خانه در اردوگاهی در جنگلهای شهر غاینباخ فراهم شد. همچنین به عنوان جایگزینی برای پرداخت پول، فیول تجهیزات ورزشی مثل توپ، کفش و لباس به کوبا فرستاد. گفته میشود در آن زمان کوبا تنها ۱۱توپ داشت. اين اتفاق يك تغيير بزرگ بود؛ حدود بيست سال بعد، يعني امسال، حكومت كوبا به فوتباليستها اجازه داد قرارداد حرفهاي خارجي امضا كنند تا زماني كه ماليات ميدهند.
جداي از اين، فيدل با مارادونا هم رابطه خوبي داشت. البته ماجرا برعكس بود؛ ابراسطوره آرژانتيني شيفته فيدل كاسترو بود و چندينبار به ديدن اين رهبر بزرگ رفت. فيدل و مارادونا، دوستهاي قديمي بودند كه آخرينبار در سال ۱۳۹۲ بعد از مرگ هوگو چاوز با هم ديدار كردند. مارادونا يك زماني در يك برنامه تلويزيوني در كوبا، مجري بود! حتي كاسترو، در حدود يك سال پيش زماني كه ميخواست مرگش را تكذيب كند، به مارادونا يك نامه نوشت و خبر زنده بودن رهبر انقلاب كوبا را، مارادونا به رسانهها داد.
فیدل رفت اما مسیر فوتبال همچنان سیر صعودی خود را دنبال می کند...
نظر شما